1) شراکتی 2) شرکتی 3) کسب و کارهای اجتماعی
1) نسبی 2) سهامی (خاص، عام) 3) بامسئولیت محدود 4) تضامنی 5) تعاونی (کسب سود، تامین نیازمندی های اعضا) 6) مختلط
فرض کنیدبه مباحث برخی از دروسی که در سال گذشته خوانده اید، بسیار مسلط اید. ناگهان ایده ای به ذهن شما خطور می کند: من که درس ها را کاملاً مسلطم، پس چرا از این وضعیت استفاده نکنم و درآمدی کسب نکنم؟ برای همین دست به کار می شوید. تدریس خصوصی به دیگران را شروع می کنید، همه چیز خوب پیش می رود و شما کسب درآمد می کنید. شما به چندین دانش آموز خدمات ارائه می دهید؛ حتی یکی از دوستانتان را هم به عنوان کارمند استخدام می کنید تا
در این کار به شما کمک کند و دیگر تنها نیستید. اگرچه این یک نوع همکاری است اما باز هم شما با کسی شریک نیستید و کارتان یک کار شخصی است چرا که مسئولیت تمام تصمیمات مهم، سخت و دشوار بر عهده شماست و این شمایید که مالک درآمد این خدمتید. حال ممکن است به این فکر بیفتید که اگر با یکی دیگر از دوستانتان که در دروسی غیر از دروس شما مسلط است در سود و زیان شریک شوید، در این صورت دیگر شما به تنهایی پاسخ گو نیستید و حتی درآمد حاصل از کار نیز با نسبت توافقی بین شما دو نفر تقسیم می شود و از سوی دیگر احتمالا شریک شما نیز به اندازۀ شما، مراقب و دلسوز این کسب وکار خواهد بود. اینجاست که درباره تغییر شکل کسب وکار خودتان به نوعی شرکت فکر می کنید.
شرکت برای رشد بهتر می تواند تبلیغ کند، کارمند استخدام کند و یا جذب سرمایه کند.
شرکت کسب و کاری است که خودش هویت قانونی دارد؛ به این معنی که قانون با یک شرکت، مشابه با یک فرد و یا انسان رفتار می کند.شرکت ها حقوق و تعهدات خاصی دارند؛ دقیقاً همانند آنچه که انسانها انجام می دهند، برای مثال، یک شرکت می تواند دارایی داشته باشد، با دیگر شرکت ها یا افراد وارد قرار داد شود و حتی علیه آنها شکایت کند و مورد شکایت قرار بگیرد.
به این معنی که قانون با یک شرکت، مشابه با یک فرد و یا انسان رفتار می کند. شرکت ها حقوق و تعهدات خاصی دارند؛ دقیقاً همانند آنچه که انسان ها انجام می دهند، برای مثال، یک شرکت می تواند دارایی داشته باشد، با دیگر شرکت ها یا افراد وارد قرارداد شود و حتی علیه آنها شکایت کند و مورد شکایت قرار بگیرد.
مهمترین نوع شرکت ها، شرکت های سهامی می باشند. دارایی هر شرکت سهامی به تعداد معینی سهم تقسیم می شود و هر کس با خرید سهام شرکت به سهام دار آن تبدیل می شود که به اندازه سهمش مالکیت نسبی آن را دارد و در منافع و مسئولیت ها به همان اندازه سهیم است.
سهام یک سند مالکیت است و نشان می دهد که دارندۀ آن، بخشی از مالکیت شرکت را در اختیار دارد و در سود و زیان آن، شریک است؛ مثلاً اگر دارایی شرکتی به 10/000 سهم تقسیم شده باشد، سرمایه گذاری که 10/000 سهم آن را خریداری می کند، مالک 10 درصد شرکت است.
تصمیم گیری درباره انتخاب مناسب ترین قالب ”شرکت های سهامی“، پرسش های متعددی را به همراه دارد. مثال اینکه سلسه مراتب تصمیم گیری در شرکت های سهامی به چه ترتیب باید باشد؟ ساختار سازمانی شرکت های سهامی به چه صورتی است؟ یا اینکه مدیران در شرکت های سهامی چگونه انتخاب می شوند؟ و یا این که سیاست های کلی شرکت های سهامی در کجا و توسط چه افرادی و با چه ساز و کاری تدوین می شود؟ هیات مدیره در شرکت های سهامی چگونه تشکیل شده و چه حدود وظایف ومسئولیت هایی دارند؟ و بی شمار سؤال دیگری که برای اکثر افراد پیش می آید.
آشنایی با ساختار سازمانی شرکت های سهامی وبررسی ساختار یک شرکت، بخش های تشکیل دهنده و وظایف هر بخش در شرکت های سهامی
در ”شرکت های سهامی“، به بیان ساده، ساختار شرکت به سه بخش که تحت عنوان ارکان شرکت از آنها یاد می کنیم، تقسیم می شوند مهم ترین بخش که وظیفه تصمیم گیری برعهده آن است، در قالب مجامع عمومی و با حضور سهامداران تشکیل می شود. این بخش به اختصار رکن تصمیمی نام می گیرد با تصمیمات مجامع مربوطه، افرادی از سهامداران به عنوان مدیران شرکت انتخاب شده و رکن مدیریتی را تشکیل می دهند همچنین برای نظارت بر وضعیت مدیریت شرکت و بررسی تر از مالی نیز رکن سومی به نام رکن نظارتی در نظر گرفته شده که شامل بازرسین اصلی و علی البدل می باشد که رکن نظارتی نام می گیرند ارکان سه گانه شرکت ممکن است از لحاظ تقدم و تاخر شکل گیری تفاوت هایی داشته باشند. امادر عین حال هریک از اجزای سازمان، کارکرد و نقش خود را در هماهنگی با سایر ارکان ایفا کرده و در نهایت عملکردشان در تعامل با یکدیگر موجب پویایی شرکت
خواهد شد مجامع عمومی همان اجتماع صاحبان سهام است، که به عنوان مرجع تصمیم گیری در شرکت به شمار می آید. دو رکن دیگر شرکت مکلف به اجرای مصوبات رکن نخست هستند. به بیان دیگر ارکان مدیریتی و ناظر زیر مجموعه مجامع هستند صرف نظر از جایگاه متفاوت ارکان سه گانه، دارای تکالیف و مسئولیت های مجزا و متفاوتی هستند.